تنی چند از ادیبان استان فارس، سرودههای خود در ستایش جشن بزرگ غدیر را منتشر کردند. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس، به بهانه بزرگداشت جشن بزرگ غدیر، برخی از سرودههای ادیبان فارس را منتشر کرد. غدیر خم یک آسمان لبریز از حمد و ثنا شد وقتی علی (ع) بعد از پیمبر مقتدا شد وقتی دو دستِ آسمانی خورد پیوند یکباره در عرش خدا شادی به پا شد تا آیه نازل شد، فلک از جای برخاست حقِ زمین و عرشیان با هم ادا شد آن روز که شد جانشین معلوم بر ما عشق آمد و بر قلبهامان رهنما شد یک برکه شاهد بود و یک صحرای حیران گفتیم با هم «یا علی(ع)»، دل مبتلا شد بعضی ولی با قلبهای سرد و سنگی بعد از پیمبر عهدشان دام بلا شد اما ولایت حجتِ این عاشقی بود دروازهی علمی که بر جانها عطا شد... پروین جاویدنیا – شیراز *** واقعه خبر از آسمان دارم که فکری در سر ماه است کسی باور نخواهد کرد طوفانی که در راه است کسی باور نخواهد کرد آن هول جگرکن را کسی باور نخواهد کرد این هشدار الکن را خبر از من جگرها خورد پنهان کردن رازش خبر از آسمان دارم که ممکن نیست ابرازش خبر دارم که جزر و مد به اشترکوه خواهد زد که آتش بر نخیلات درخت انبوه خواهد زد خبر دارم که بنیانکن ز بینالود برخیزد خبر دارم که چتر دود از چترود برخیزد بر آرد نیزهدار رعد، شمشیر ملمع را بکوبد پیلبان ابر، شلاق مرصع را مبین این نه طبق اشکوب، مفت دود خواهد شد خبر از آسمان دارم زمین نابود خواهد شد مبین این رشته کوه آری، نخِ آجیده خواهد بود دماوند است یا دیوار، پشمِ چیده خواهد بود زمین گرداب عصیان است، عصیان هیچ میفهمی؟ هوا در عق غثیان است، غثیان هیچ میفهمی؟ زمین این گوی چرکین غلتغلتان در سراشیب است هوا این سرب سنگین، زهرآگین، عین آسیب است چه کس قاذوره از تَه توی این, ...ادامه مطلب
تنی چند از ادیبان استان فارس، سرودههای خود در ستایش جشن بزرگ غدیر را منتشر کردند. انتشار: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس- ایکنا - کلمه - گیتیآنلاین - پیامخبر - پرتوجنوب - فرهنگ فارس - انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس، به بهانه بزرگداشت جشن بزرگ غدیر، برخی از سرودههای ادیبان فارس را منتشر کرد. بی نام شما رود که دریاشدنی نیست همشأن شما واژه که پیداشدنی نیست هر شب که به جز وصف شما شعر بگوییم شبهای درازیست که فرداشدنی نیست بیتالغزلید و نمک شعر شمایید آرایه و الفاظ که تنهاشدنی نیست دیدیم به هنگام طلوع تو ز کعبه خورشید که در دست زمین جاشدنی نیست این خانه که آغوش برای تو گشوده غیر از تو برای احدی واشدنی نیست بیهوده که داماد پیمبر نشدی تو هر مرد که همرتبهی زهرا شدنی نیست هر بیت سرودیم تو را واسطه کردیم این شعر به جز دست تو امضاشدنی نیست محبوبه حقیقی – استهبان *** باز مستم؛ غرق در شور و شَرم این روزها باده میریزد کسی در ساغرم این روزها نقش بسته نام زیبای امیرالمؤمنین باز هم بر سردر چشم تَرم این روزها شربت مِهر علی با شیر مادر خوردهام ای خدا! رحمت به شیر مادرم این روزها آمده عید دلانگیز غدیر و پُر شده از گُلِ نام علی دور و برم این روزها از حصار تن به ایوان طلاکوب نجف اوج میگیرد تب بال و پرم این روزها دلنشین نام علی را با عنایات خدا مینگارم با وضو در دفترم این روزها باغبانی پیرم و عاشق که در باغ وجود لالهی مِهر علی میپرورم این روزها بستهام اِحرام و میگردم به گِرد کعبه و خواستار عیدی از پیغمبرم این روزها یا علی میگویم و کشکول برمیدارم و بر درش دست گدائی میبرم این روزها در تمام سال با عشق علی سر میکنم لیک با لطف خدا عاشقترم این روزها چونکه از س, ...ادامه مطلب